Friday, March 21, 2003

سال نو مبارک!

سالی که نکوست از بهارش پيداست! سالی که همطن اولش با جنگ شروع شده باشه، وای به حال بعدش. خدا به دادمون برسه!
اون موقع که جنگ ايران و عراق بود، من زياد از اوضاع و احوال جهان چيزی سر در نمی آوردم و اخباری به گوشم نمی رسيد. اما فکر نکنم جايی کسی دلش به حال بچه های ايران سوخته بود و اعتراضی شده بود، شايدم شده من خبر ندارم؟ يا شايدم الان مردم دنيا دل سوز تر شدن!
به هر حال من اين چيزا تو مخم نميره، با اينکه خيلی خيلی از جنگ بدم مياد و خاطرش هميشه همراه بمباران و موشک باران و کشته و اسیر جوونای فاميل و همسایه بود، اما حالا فکر می کنم هر اتفاقی که باعث بشه شر صدام کم بشه از نظر من يکی خوشحال کننده است، چون يکی از هزاران دليل بدبختی کشورم رو صدام ميدونم! من نمی دونم اين آدمايی که اين روزا تو هر گوشه ای از جهان به آمريکا اعتراض می کنن و می خوان جنگ نکنه، تو هشت سال جنگ ايران و عراق کجا بودن، اين دولتهای بشر دوست کجا بودن، شايدم بودن و من خبر ندارم؟ حتی اگه آمريکا بخواد به خاطر نفت عراق بياد اينجا، يا اصلا هدفش هر چی می خواد باشه، به نظر من البته به نظر من، کمترِين خوبيش اينه که شر صدام کم ميشه،
شايد من تنفرم از صدام و کلا عربای اونوری اونقدر زياده، که نظرم و احساسم عاقلانه نيست، نمی دونم! اما تا بوده و نبوده از اعراب ضربه خورديم، البته ضعفای خودمون رو نبايد فراموش کنيم.
با همه اينها از ته قلبم آرزو می کنم ای کاش اين جنگ بدون خونريزی تموم بشه، يا اگه نه اقلا خون آدمای بيگناه، ريخته نشه، و خدا کنه اين جنگ بزودی تموم بشه و آتيشش به جاهای ديگه کشيده نشه.
از طرفی یک عقيده ای هست که ميگه، هر بلايی که سر آدم بياد نتيجه اعماليست که قبلا انجام داده، بنابراين اگه کسی بيگناه باشه نبايد ترسی داشته باشه!

بگذريم، همش رفتم تو جنگ،

بر سر آنم که گر ز دست بر آيد
دست به کاری زنم که غصه سر آيد
خلوت دل نيست جای صحبت اضداد
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد...
صالح وطالح متاع خويش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آيد...
غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست
هر که به ميخانه رفت بيخبر آيد.

No comments: