باز آمدم باز آمدم
از پيش آن يار آمدم
در من نگر در من نگر
بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم
از جمله آزاد آمدم
چندين هزاران سال شد
تا من به گفتار آمدم
+
آنجا روم آنجا روم
بالا بدم بالا روم
بازم رهان بازم رهان
کاين جا به زنهار آمدم
+
من مرغ لاهوتی بدم
ديدی که ناسوتی شدم
دامش نديدم ناگهان
در وی گرفتار آمدم
+
من نور پاکم ای پسر
نه مشت خاکی مختصر
آخر صدف من نيستم
من دُرّ شهوار آمدم
مارا به چشم سَر مبين
مارا به چشم سِر ببين
آنجا بيا مارا ببين
آنجا سبک بار آمدم
....
Monday, April 21, 2003
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment