من بعضی وقتا نوشته های قبلیم رو دوباره می خونم! اما تعجب می کنی اگه بگم خیلی هاش واسم غريیه است و انگار خودم ننوشتمشون!!! بعضی ها رو که اصلا يادم نمياد کی نوشتم؟! دليلش رو نمی دونم، البته يه دليلش اينه که همش چرند و پرند می نويسم!!!
ز دست محبوب ندانم چون کنم
وز هجر رويش ديده جيحون کنم
يارم چو شمع محفل است
ديدن رويش مشکل است
سرو مرا پا در گل است
بر خط و خالش مايل است
يار من دلدار من کمتر تو جفا کن
يادی آخر تو ز ما کن
=====
راستی اين قاسم افشارم خوب ابی ای هستا، هم صداش يکم شبيه هست و هم سعی می کنه حرکاتش و تيپش هم مثل ابی باشه! ديدين؟ خيلی باحاله!!!
Friday, April 11, 2003
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment