غمت در نهانخانه دل نشيند
به نازی که ليلی به محمل نشيند
به دنبال محمل چنان زار گريم
که از گريه ام ناقه در گل نشيند
مرنجان دلم را که اين مرغ وحشی
زه بامی که برخاست مشکل نشيند
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدايی به شاهی مقابل نشيند
خلد گر به پا خاری آسان بر آرم
چه سازم به خاری که بر دل نشيند
به دنبال محمل سبکتر قدم زن
مبادا غباری به محمل نشيند
++
نوايی نوايی نوايی نوايی
همه با وفايند تو گل بی وفايی
امان از جدايی
Monday, August 25, 2003
Thursday, August 14, 2003
Subscribe to:
Posts (Atom)